دل نگار

تو دلم خیلی چیزاست که به هیچ کس نمی تونم بگم حتی تو !!!

دل نگار

تو دلم خیلی چیزاست که به هیچ کس نمی تونم بگم حتی تو !!!

طنز:اگر المپیک در ایران برگزار شود!!!

طبق اخرین اخبار به علت بسته نبودن جاده مسیر دوچرخه سواری که از تهران تا جمکران بود تا حالا 27 تصادف دوچرخه سواران با ماشین گزارش شده است.

نیروی انتظامی اعلام کرد از روز اول شروع المپیک تا حالا حدود 45 هزار بدحجاب و بیحجاب را پس از اینکه به تذکرات توجه نکردند بازداشت کرد و بازداشتها هم چنان ادامه دارد.

در پی حضور بوش در مراسم افتتاحیه! ورزشکاران کمپ ایرانی برای اعلام انزجار خود کفن پوشان وارد ورزشگاه شده و در حین عبور شعار مرگ بر امریکا سر دادند. در همین راستا مردم ایران نیز تظاهراتی در گوشه کنار کشور برگزار کردند.

به علت نبودن توالتهای عمومی در سطح شهر تهران تا الان 2350 ترکیدگی مثانه و کلیه گزارش شده که پزشکان مشغول مداوای انان هستند.
 
علی آبادی مسابقات والیبال ساحلی بانوان(والیبال سکسی بانوان) را از نزدیک تماشا کرد!!!


بین ورزشکاران حاضر حدود صد هزار کاندوم توضیع شده که خدای نکرده هیچ خانمی حامله نشه!!!نیروی انتظامی اعلام کرد کسانی که ورزشکارن میتونن بی حجاب باشن...اون وقت ۹۰ درصد تهرانی ها و ۸۰ درصد شهرستانی ها بی حجاب شدن...و فقط قم بود که نتونستن بی حجاب بشن!!!نیروی انتظامی از طرحش عقب نشینی کرد اما مردم از بی حجابیشون خیر!!!

در مسابقات اسب سواری ، شرکت کنده ایران به علت نبود اسب مناسب با الاغ شرکت کرد که در پی این اقدام کمیته المپیک این شرکت کنند را به خاطر دوپینگ از مسابقات محروم کرد.

پس از برگزاری مسابقات قایقرانی در یکی از رودخانه های رشت بنام گوهر رود تا اکنون 150 نفر از شرکت کنندگان به بیماریهای ناشناخته و اسهال شدید مبتلا شدند. توضیح اینکه فاضلاب رشت در رودخانه گوهر رود میریزد و این رودخانه نیز به نوبه به دریا میریزد.


در پی حضور تیم اسرائیل در ایران ، ایران المپیک را تحریم کرد و از شرکت در ان خودداری میکند.احمدی نژاد گفت کی اسرائیلو راه داده ژاک روگ(رئیس کمیته المپیک)گفت...اگه اسرائیل ایران نیاد اصلا ایران نمیتونه برگزار کنه المپیکو...شیمون پرز(رئیس جمهور اسرائیل)فردا وارد تهران میشود...شاهزاده رضا پهلوی گفت پدرم قصد داشت المپیکو ۱۹۸۴ تو تهران برگزار کنه اما نشد...درگیری شد و انقلاب شد و...نازنین افشین جم و دالایی لاما فردا و پس فردا وارد تهران میشوند!!! 

در مسابقات شنای زنان از حضور مردان جلوگیری شد و برای اینکه در موقع پخش مسابقه شئونات رعایت شود در اب گرد زغال ریختند تا اب سیاه شده و زنان دیده نشوند! در پی این تصمیم قرار شد که برنده مسابقه به قید قرعه کشی انتخاب شود.

در مسابقات پرش با نیزه زنان به علت برگزاری مسابقات در یک مکان بسته و پایین بودن سقف انجا تا اکنون 4 نفر از شرکت کنندگان به علت برخورد با سقف ، به سقف پاشیده شدند و امدادگران مشغول جدا کردن این نفرات با کاردک از سقف هستند.

به علت سهمیه بندی بنزین مسابقات اتوموبیل سواری و موتور سواری برگزار نشد.

در مسابقه دو میدانی در 100 متر به علت چاله چوله بودن سیر از 10 نفر شرکت کننده یک نفر توانست خود را به 5 متری خط پایان برساند!

مسابقات کشتی با گرمکن ورزشی برگزار میشود.

ای قشنگ ترین ترانه

ای قشنگ ترین ترانه

نغمه زیبای فریاد

بی تو زندونی خیشم 

با تو از من بودن آزاد

***

ای که ساییه بهاری

روسرم تو سایه بون باش

بادل شکسته من

تو بمون ومهربون باش

***

ت� مثل کبوترایی

مثل رویاهای دوری

تو خود ترانه عشق

واسه من سنگ صبوری

***

توی دفترای مشقم

تو دوخط خاطره هستی

روغرور من نشستی

بغض سرخم رو شکستی

***

با تو باز دوباره دنیا

رنگ خوشبختی میگیره

بوته یاس تو گلدون 

باز دوباره جون میگیره 

***

با تو همرنگ بهارم

یه سبد آرزو دارم

بی تو اما یه کویرم

یه کویرم شوره زارم

                                 م.مهتاب 

رفیق

اگر میشدرفیقی یافت می گفتم ، تمام دردهایم را

ومی گفتم که اینجا ابرها پیوسته میبارند

اشکی نیست دیگر همه خون در گلو دارند

در اینجا هرکسی با کوله باری از شرارتهای خاموشش کمین دارد

وشاید کژدمی را در کنار سفره خود همنشین دارد

که دیگر باد را هم

توانای گذر زین دخمه های سردو تاریک وحراس انگیز نیست

براستی باعث این روزگاران ملال انگیز کیست

اگر میشد رفیقی یافت میگفتم

ومی گفتم که در اینجا نسیب مردمان پیوسته تاریکیست

وروزیشان دگر جز آه سوزان نیست

وسخت است این که ما باور کنیم

عشق نیست ، ماه نیست

دگر حتی صدای خس خس یک آه نیست

اگر میشد رفیقی یافت میگفتم

                                                   م.مهتاب

بچه دانشگاه

بچه دانشگاهم

روزگارم خوش نیست

اندر این وادی بی کالا حیرانم

علمی دارم من

خورده پولی؛سر سوزن هوشی

دوستانی بهتر از شمر یزید!

گاه کاهی در ان وادی با حرمت

من بیچاره به دنبال خودم

بچه دانشگاهم

پیشه ام گپ زدن است

گاه گاهی هم مینگارم

اما میدانم گپ زدن بیهوده است

خوب میدانم دانشم کم عمق است

بچه دانشگاهم

شاید نیستم دانشجو

کارت من گم شده است

من به مشروط شدن نزدیکم

اشنایم با عاقبت دانشجو

من ندیدم هرگز یک نمره ی ۲۰

من به یک نمره ی ناقابل ۱۰ خشنودم

بچه دانشگاهم

دانشکده از ان من

جایگاهی که در ان نمره عالی نیست

اتوبوسی که در ان صندلی خالی نیست

بچه دانشگاهم

روزگارم خوش نیست

حذف یک نمره به فرماندهی کامپیوتر

فتح یک ترم به دست ترسیم

قتل یک نمره به دست استاد

مثل یک لبخند در اخر ترم

بچه دانشگاهم

روزگارم خوش نیست

بد نگوییم به استاد اگر درس نگفت

و نپرسیم کجاییم

به چه کار امده ایم

کار ما نیست شناسایی بی نظمی ها

کار ما شاید این است که در حسرت

یک صندلی خالی پیوسته شناور باشیم
ماله وبلاگ دل نوشته ها