پیامبری از کنار خانه ی ما رد شد
ما هزار در بسته داشتیم
و هزار قفل بی کلید
پیامبری کلیدی برای ما آورد
اما نام او را که بردیم
قفل هابی رخصت کلید باز شدند
کاش می دانستیم
هر روز پیامبری ازکنار خانه یمان رد می شود.
سلامبه شدت قشنگ نوشتی(این به شدت دیگه چی بود؟؟؟؟) لذت بردم، خیلی پرمحتوا بود باید آرشیوهات رو هم ببینم فعلا
شاید نمی توان انتظار داشت هر روز همای سعادت روی یک شانه بنشیند یا هر روز پیامبری از یک کوچه گذرد اما می توان هر روز به کوی پیامبر سری زد حتما نظر می اندازد.
مثل همیشه قشنگ بود
سلام
به شدت قشنگ نوشتی(این به شدت دیگه چی بود؟؟؟؟) لذت بردم، خیلی پرمحتوا بود باید آرشیوهات رو هم ببینم فعلا
شاید نمی توان انتظار داشت هر روز همای سعادت روی یک شانه بنشیند یا هر روز پیامبری از یک کوچه گذرد اما می توان هر روز به کوی پیامبر سری زد حتما نظر می اندازد.
مثل همیشه قشنگ بود