-
دل...
یکشنبه 18 شهریور 1386 00:00
گفتمش: دل می خری؟ پرسید: چند؟ گفتمش : دل مال تو. تنها بخند... خنده کرد و دل ز دستانم ربود. تا به خود باز آمدم او رفته بود ... دل ز دستش روی خاک افتاده بود ... جای پایش روی دل جا مانده بود
-
فقط همین
پنجشنبه 15 شهریور 1386 19:07
دانی از زندگی چه میخواهم من تو باشم تو پای تا سر من زندگی گر هزار باره بود بار دیگرتو/بار دیگر تو انچه در من نهفته دریاییست کی توان نهفتنم باشد با تو زین سهمگین طوفانها ای کاش یارای گفتنم باشد آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیدا ست من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست
-
عرو۳۰
پنجشنبه 15 شهریور 1386 00:37
ببخشید که ۲ ۷ته ست که به وبم سر نزدم اخه عرو۳۰ م بیده
-
شکر نعمت
پنجشنبه 15 شهریور 1386 00:32
همیشه ارزو می کردم کاشکی یه کفش نو داشتم تا اینکه یه روز یه اقایی رو دیدم که پا نداشت.
-
عیدتون مبارک
سهشنبه 6 شهریور 1386 20:22
من به دنیا اومدم تا تصویر گر قدرت و بزرگی پروردگارم باشم و بی شک او تور نگاهش رو راهنمای من میکنه.
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 1 شهریور 1386 10:01
هیچ وقت ومغرور نمیشم.برگها وقتی می ریزن که فکر میکنن طلا شدن.
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 1 شهریور 1386 09:51
ساعتی اندیشه کردن بهتر از مدتی عبادت کردن است. امام علی (ع)
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 28 مرداد 1386 16:32
من هر روز برای اولین بار به دنیا میام و به خدا سلام میکنم.
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 25 مرداد 1386 21:26
به وبلاگ خودتون خوش اومدین فقط نظر یادتون نره*!
-
حادثه
پنجشنبه 25 مرداد 1386 21:06
یک حادثه بود امدن رفتن نه همسایه ی شیشه سنگ بشکستن نه این کاسه اگر ز الیاژ سختیست دل کندن از ان شود و دل بستن نه استاد عاکف
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 25 مرداد 1386 20:55
امروز زنده بودن رو متوقف میکنم و زندگی کردن رو شروع میکنم.
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 11 مرداد 1386 12:01
چقدر عجیبه که تا مریض نشی کسی برات گل نمیاره... تا گریه نکنی کسی نوازشت نمیکنه ... تا فریاد نکشی کسی به طرفت برنمیگرده... تا قصد رفتن نکنی کسی به دیدنت نمیاد ... و تا وقتی نمیری کسی تو رو نمیبخشه...
-
زندگی
پنجشنبه 11 مرداد 1386 11:39
زندگی نیست مگر درک برابر از هم زندگی شاخه ی بیدیست که با سایه هدف میبخشد زندگی رد قدمهای کبوتر در باغ یا چناریست که لک لک روزی طرح برپایی یک لانه بر آن می ریزد زندگی شاید هم قدمی پیشتر از ما برود ما بکوشیم که در رایحه اش خویشتن خویش شناور سازیم زندگی فاصله ای هیچ ندارد با ما یک قدم برداریم و به آغوش فراخ با تمامیت این...
-
بی تو یک دشت کتاب از ورقی ارزانتر
پنجشنبه 11 مرداد 1386 11:31
با تو مفهوم نگاهم ابدی خواهد بود با تو قد خم من سرو قدی خواهد بود بی تو محصول سفر، صفر مدور باشد با تو جمع من و تو، یک عددی خواهد بود با تو مرغوبترین حس جهان نزدیک است بی تو احساس من از جنس بدی خواهد بود بی تو یک دشت کتاب از ورقی ارزانتر با تو لبخند، گرانتر سندی خواهد بود بی تو از خوشه مهتاب ندارم سهمی با تو آغوش...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 3 مرداد 1386 16:26
زیباترین تصویری که در زندگانیم دیدم نگاه عاشقانه و معصومانه تو بود. زیباترین سخنی که شنیدم سکوت دوست داشتنی تو بود. زیباترین احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود. زیباترین انتظار زندگیم حسرت دیدار تو بود. زیباترین لحظه زندگیم لحظه با تو بودن بود. زیباترین هدیه عمرم محبت تو بود.
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 3 مرداد 1386 16:26
مثل برق گذشت.انگار داری در جهت رودخونه شنای سرعتی میکنی.دقیقأ مثل همون دو تا گل سرخ که فکر میکردن همیشه پیش همدیگه میمونن ولی دست روزگار اونا رو از هم دور کرد .دست روزگار ما رو هم از پیش هم جدا کرد.دوران خوش و سخت پیش دانشگاهی تموم شد همین طور تابستون که داره با سرعت سیر نور پیش میره و همه ی ما داریم بزرگ میشیم و دیگه...
-
ماجرای دو گل سرخ
پنجشنبه 21 تیر 1386 03:06
گل سرخ قصمون با شبنم رو گونه هاش دوباره دل داده بود به دست عاشقونه هاش خونه ی اون حالا تو یه گلدون سفالی بود جای یارش چه قدر تو این غریبی خالی بود یادش افتاد که یه روز یه باغبون دوبوته داشت یه بهار اون دو تا رو کنار هم تو باغچه کاشت با نوازشای خورشید طلا قد کشیدن قصشون شروع شد و همش به هم می خندیدن شبنمای اشکشون از سر...
-
افتتاحیه
شنبه 16 تیر 1386 10:45
سلاااااااااااااااااااااام سلام ای دل تنهام که میخوای بار سنگینتو رو دوش این وبلاگ خالی کنی سلام ای برگ سبز تنها